ابن حجه الله بن علی بن عبدالله بن حسین بن محمد بن ابراهیم عمر بن حسن مثنی بن حسن السبط (ع) طباطبائی شولستانی غروی نجفی. رجوع به علی طباطبائی شود ابن اسماعیل بن زین العابدین حسینی سنجانی غروی. ملقب به محدث و مکنی به ابوالفضائل. رجوع به علی سنجانی شود
ابن حجه الله بن علی بن عبدالله بن حسین بن محمد بن ابراهیم عمر بن حسن مثنی بن حسن السبط (ع) طباطبائی شولستانی غروی نجفی. رجوع به علی طباطبائی شود ابن اسماعیل بن زین العابدین حسینی سنجانی غروی. ملقب به محدث و مکنی به ابوالفضائل. رجوع به علی سنجانی شود
متوفی به سال 721 هجری قمری، علی بن محمد او ابن ابی قصیبه است و جز غزالی مشهور میباشد. او راست: کتاب ’میزان الاستقامه لاهل القرب و الکرامه’. (از کشف الظنون چ 2 استانبول 1941م. ستون 1916) طوسی. (متوفی به سال 830 هجری قمری) محیی الدین محمد غزالی. از علما و زهاد زمان شاهرخ بن امیرتیمور گورکان بود. (تذکرۀ دولتشاه سمرقندی و تاریخ حبیب السیر از غزالی نامه ص 259) شاعر. او راست: کتاب ’مرآه الکائنات’ به زبان فارسی که درباره تاریخ از آغاز خلقت تا اواخر دولت سلیمانیه است. (کشف الظنون چ استانبول ستون 1649) برسوی. (متوفی به سال 941 هجری قمری) مولی محمد برسوی، معروف به دلی برادر. او را دیوانی به ترکی است
متوفی به سال 721 هجری قمری، علی بن محمد او ابن ابی قصیبه است و جز غزالی مشهور میباشد. او راست: کتاب ’میزان الاستقامه لاهل القرب و الکرامه’. (از کشف الظنون چ 2 استانبول 1941م. ستون 1916) طوسی. (متوفی به سال 830 هجری قمری) محیی الدین محمد غزالی. از علما و زهاد زمان شاهرخ بن امیرتیمور گورکان بود. (تذکرۀ دولتشاه سمرقندی و تاریخ حبیب السیر از غزالی نامه ص 259) شاعر. او راست: کتاب ’مرآه الکائنات’ به زبان فارسی که درباره تاریخ از آغاز خلقت تا اواخر دولت سلیمانیه است. (کشف الظنون چ استانبول ستون 1649) برسوی. (متوفی به سال 941 هجری قمری) مولی محمد برسوی، معروف به دلی برادر. او را دیوانی به ترکی است
ابن میمون بن ابی بکر بن علی بن میمون بن ابی بکر بن یوسف بن اسماعیل بن ابی بکر هاشمی قرشی مغربی غماری فاسی. مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی هاشمی شود ابن موسی بن عبدالملک بن سعید عنسی اندلسی غرناطی مغربی. مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن سعید. رجوع به ابن سعید و به علی (ابن موسی بن...) شود ابن محمد بن علی بن محمد بن حسین رباطی مغربی مالکی. مشهور به ابن بری و مکنی به ابوالحسن. رجوع به ابن بری و نیز به علی (ابن محمدبن...) شود ابن محمد بن عبدالرحمان بن خطاب مغربی مصری باجی شافعی. ملقب به علاءالدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی باجی شود شیبانی. مشهور به ابن ابی الرجال و مکنی به ابوالحسن. رجوع به ابن ابی الرجال، و به علی (ابن ابی الرجال...) شود
ابن میمون بن ابی بکر بن علی بن میمون بن ابی بکر بن یوسف بن اسماعیل بن ابی بکر هاشمی قرشی مغربی غماری فاسی. مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی هاشمی شود ابن موسی بن عبدالملک بن سعید عنسی اندلسی غرناطی مغربی. مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن سعید. رجوع به ابن سعید و به علی (ابن موسی بن...) شود ابن محمد بن علی بن محمد بن حسین رباطی مغربی مالکی. مشهور به ابن بری و مکنی به ابوالحسن. رجوع به ابن بری و نیز به علی (ابن محمدبن...) شود ابن محمد بن عبدالرحمان بن خطاب مغربی مصری باجی شافعی. ملقب به علاءالدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی باجی شود شیبانی. مشهور به ابن ابی الرجال و مکنی به ابوالحسن. رجوع به ابن ابی الرجال، و به علی (ابن ابی الرجال...) شود
ابن عبدالله بن مبارک مروزی. مکنی به ابوالحسن. صوفی و شاعر بود و در سال 519 هجری قمری درگذشت. او را قصیده ای است در ظاء و شرح آن. (از معجم المؤلفین از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1343 و هدیه العارفین ج 1 ص 696) ابن حسین مروزی حنفی. ملقب به علاءالدین. فقیه متوفی در سال 452 هجری قمری او راست: الجامع فی الفقه. (از هدیه العارفین ج 1 ص 689)
ابن عبدالله بن مبارک مروزی. مکنی به ابوالحسن. صوفی و شاعر بود و در سال 519 هجری قمری درگذشت. او را قصیده ای است در ظاء و شرح آن. (از معجم المؤلفین از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1343 و هدیه العارفین ج 1 ص 696) ابن حسین مروزی حنفی. ملقب به علاءالدین. فقیه متوفی در سال 452 هجری قمری او راست: الجامع فی الفقه. (از هدیه العارفین ج 1 ص 689)
ابن یوسف بن احمد مصری مکی یمنی شافعی. مشهور به غزولی. وی فقیه و اصولی و نحوی و عالم فرایض و شاعر بودو در مکه اقامت داشت و وفات او اندکی پس از سال 860هجری قمری روی داد. او راست: 1- الایجاز اللامع علی جمعالجوامع سبکی. 2- زبده الفرائض. 3- شرف العنوان، مشتمل بر پنج علم. 4- منظومهالحجه علی البهجه، در نحو. (از معجم المؤلفین از الضوءاللامع سخاوی ج 6 ص 51)
ابن یوسف بن احمد مصری مکی یمنی شافعی. مشهور به غزولی. وی فقیه و اصولی و نحوی و عالم فرایض و شاعر بودو در مکه اقامت داشت و وفات او اندکی پس از سال 860هجری قمری روی داد. او راست: 1- الایجاز اللامع علی جمعالجوامع سبکی. 2- زبده الفرائض. 3- شرف العنوان، مشتمل بر پنج علم. 4- منظومهالحجه علی البهجه، در نحو. (از معجم المؤلفین از الضوءاللامع سخاوی ج 6 ص 51)
ابن عثمان غزنوی. مکنی به ابوالحسن. صوفی بود و در سال 465هجری قمری درگذشت. او راست: کشف حجب المحجوب لارباب القلوب، در تصوف. (از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1494) ابن ابراهیم بن اسماعیل غزنوی حنفی. ملقب به ناصرالدین. وی مفسر بود و در سال 582 هجری قمری درگذشت. او راست: التکسیر فی التفسیر. (از معجم المؤلفین)
ابن عثمان غزنوی. مکنی به ابوالحسن. صوفی بود و در سال 465هجری قمری درگذشت. او راست: کشف حجب المحجوب لارباب القلوب، در تصوف. (از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1494) ابن ابراهیم بن اسماعیل غزنوی حنفی. ملقب به ناصرالدین. وی مفسر بود و در سال 582 هجری قمری درگذشت. او راست: التکسیر فی التفسیر. (از معجم المؤلفین)
ابن عبدالله بن علی بن حسین بن زید بن علی بن حسین بن زید بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علوی علیهم السلام. مکنی به ابوالقاسم و مشهور به ابن الشبیه (معجم الادباء چ مارگلیوث) و یا شبیه (معجم الادباء چ قاهره) وی خطاط بود و از دسترنج خود معاش خویش را به دست می آورد و به فقرا نیز کمک میکرد. مولد او در عیداضحای سال 360 هجری قمری بود و در دهۀ اول رجب سال 441 هجری قمری درگذشت. صاحب معجم الادباء گوید که دیوانی از عروه بن ورد به خط او دیده است. رجوع به معجم الادباء چ قاهره ج 13 ص 271 و چ مارگلیوث ج 5 ص 230 شود
ابن عبدالله بن علی بن حسین بن زید بن علی بن حسین بن زید بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علوی علیهم السلام. مکنی به ابوالقاسم و مشهور به ابن الشبیه (معجم الادباء چ مارگلیوث) و یا شبیه (معجم الادباء چ قاهره) وی خطاط بود و از دسترنج خود معاش خویش را به دست می آورد و به فقرا نیز کمک میکرد. مولد او در عیداضحای سال 360 هجری قمری بود و در دهۀ اول رجب سال 441 هجری قمری درگذشت. صاحب معجم الادباء گوید که دیوانی از عروه بن ورد به خط او دیده است. رجوع به معجم الادباء چ قاهره ج 13 ص 271 و چ مارگلیوث ج 5 ص 230 شود
ابن محمدعلی بن حیدر بن شیخ خلیفۀ مجیراوی شروقی نجفی. وی در سال 1237 هجری قمری در نجف متولد شد و نزد انصاری و سیدحسین کوهکمری تلمذ کرد. سپس در همان شهر به تدریس پرداخت و پس از چندی برای بازستاندن املاک خود که غصب شده بود به سوق الشیوخ رفت و در سال 1314 هجری قمری در همانجا درگذشت. او را تألیفاتی در فقه و اصول و علم الرجال بوده است. (از مصنفی علم الرجال آقا بزرگ ص 323)
ابن محمدعلی بن حیدر بن شیخ خلیفۀ مجیراوی شروقی نجفی. وی در سال 1237 هجری قمری در نجف متولد شد و نزد انصاری و سیدحسین کوهکمری تلمذ کرد. سپس در همان شهر به تدریس پرداخت و پس از چندی برای بازستاندن املاک خود که غصب شده بود به سوق الشیوخ رفت و در سال 1314 هجری قمری در همانجا درگذشت. او را تألیفاتی در فقه و اصول و علم الرجال بوده است. (از مصنفی علم الرجال آقا بزرگ ص 323)
ابن ابی احمدحسین طاهر بن موسی بن محمد بن موسی بن ابراهیم بن امام موسی بن جعفرالصادق (ع) ملقب به علم الهدی و ثمانینی و ذوالثمانین و ذوالمجدین و سیدمرتضی و شریف مرتضی. رجوع به علم الهدی موسوی شود
ابن ابی احمدحسین طاهر بن موسی بن محمد بن موسی بن ابراهیم بن امام موسی بن جعفرالصادق (ع) ملقب به علم الهدی و ثمانینی و ذوالثمانین و ذوالمجدین و سیدمرتضی و شریف مرتضی. رجوع به علم الهدی موسوی شود
ابن موسی بن جعفر بن محمد بن احمد بن طاوس علوی فاطمی. مشهوربه ابن طاووس و ملقب به رضی الدین و مکنی به ابوالقاسم. رجوع به ابن طاووس و علی (ابن موسی بن...) شود ابن حمودبن میمون بن احمد ادریسی حسنی علوی حمودی. ملقب به الناصر لدین الله. نخستین تن از ملوک بنی حمود در قرطبه و مالقه. رجوع به علی حمودی شود ابن عبدالکریم بن علی بن محمد بن علی بن عبدالحمید حسینی علوی نیلی نجفی. مشهور به نسّابه و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی نیلی شود ابن محمد بن علی بن محمد علوی عمری شجری. ملقب به نجم الدین و مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن صوفی. رجوع به علی شجری شود ابن احمد بن محمد بن عمر بن سالم بن عبیدالله بن حسن علوی حسینی زیدی شافعی. مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی زیدی شود ابن عبدالقادر بن عبدالرحمان بن علی بن علی بن علی بن أمین علوی اندلسی جزایری مالکی شاذلی. رجوع به علی اندلسی شود ابن محمد بن جعفر بن محمد بن زید شهید علوی امامی حمانی. رجوع به علی حمانی (ابن محمد بن جعفر کوفی...) شود ابن حسن (یا حسین). مکنی به ابوالقاسم. منجم و ریاضیدان مشهور قرن چهارم هجری قمری رجوع به ابن اعلم شود
ابن موسی بن جعفر بن محمد بن احمد بن طاوس علوی فاطمی. مشهوربه ابن طاووس و ملقب به رضی الدین و مکنی به ابوالقاسم. رجوع به ابن طاووس و علی (ابن موسی بن...) شود ابن حمودبن میمون بن احمد ادریسی حسنی علوی حمودی. ملقب به الناصر لدین الله. نخستین تن از ملوک بنی حمود در قرطبه و مالقه. رجوع به علی حمودی شود ابن عبدالکریم بن علی بن محمد بن علی بن عبدالحمید حسینی علوی نیلی نجفی. مشهور به نسّابه و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی نیلی شود ابن محمد بن علی بن محمد علوی عمری شجری. ملقب به نجم الدین و مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن صوفی. رجوع به علی شجری شود ابن احمد بن محمد بن عمر بن سالم بن عبیدالله بن حسن علوی حسینی زیدی شافعی. مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی زیدی شود ابن عبدالقادر بن عبدالرحمان بن علی بن علی بن علی بن أمین علوی اندلسی جزایری مالکی شاذلی. رجوع به علی اندلسی شود ابن محمد بن جعفر بن محمد بن زید شهید علوی امامی حمانی. رجوع به علی حمانی (ابن محمد بن جعفر کوفی...) شود ابن حسن (یا حسین). مکنی به ابوالقاسم. منجم و ریاضیدان مشهور قرن چهارم هجری قمری رجوع به ابن اعلم شود
نام وی در هدیه العارفین بصورت ’علی بن عبداﷲ عربی حلی، مشهور به ابن لجام و ملقب به علاءالدین’ آمده است. وی اصولی و فقیه و محدث و مفسر بود و از سایر علوم عقلی و شرعی اطلاع داشت و در شهر حلب میزیست. و در سال 901 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- تعلیقی بر التوضیح در اصول فقه. 2- حاشیه بر شرح عقاید نسفی. از تفتازانی. 3- حواشی بر مقدمات أربع. (از معجم المؤلفین از الشقائق النعمانیۀ طاش کبری ص 236 و شذرات الذهب ابن عماد ج 8 ص 5 و کشف الظنون حاجی خلیفه ص 498) ابن عمر عربی. مدرس. متوفی در حدود سال 980 هجری قمری او را رساله ای است در علم بدیع. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 158)
نام وی در هدیه العارفین بصورت ’علی بن عبداﷲ عربی حلی، مشهور به ابن لجام و ملقب به علاءالدین’ آمده است. وی اصولی و فقیه و محدث و مفسر بود و از سایر علوم عقلی و شرعی اطلاع داشت و در شهر حلب میزیست. و در سال 901 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- تعلیقی بر التوضیح در اصول فقه. 2- حاشیه بر شرح عقاید نسفی. از تفتازانی. 3- حواشی بر مقدمات أربع. (از معجم المؤلفین از الشقائق النعمانیۀ طاش کبری ص 236 و شذرات الذهب ابن عماد ج 8 ص 5 و کشف الظنون حاجی خلیفه ص 498) ابن عمر عربی. مدرس. متوفی در حدود سال 980 هجری قمری او را رساله ای است در علم بدیع. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 158)
ابن هند قرشی. مکنی به ابوالحسن. از مشایخ طریقت فارس در اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری قمری بود. رجوع به ابوالحسن (علی بن هند...) و نامۀ دانشوران ج 3 ص 34 شود ابن طاهر بن معوضه بن تاج الدین قرشی اموی. مکنی به ابوالحسن وملقب به الملک المجاهد. یکی از مؤسسان دولت بنی طاهر در یمن. رجوع به علی طاهری (ابن طاهربن...) شود ابن میمون بن ابی بکر بن علی بن میمون بن ابی بکر بن یوسف بن اسماعیل بن ابی بکر هاشمی قرشی مغربی غماری فاسی. مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی هاشمی شود ابن جارالله بن محمد بن ابی الیمن بن ابی بکر بن علی بن محمد بن محمد بن حسین بن احمد قرشی مخزونی حنفی. مشهور به ابن ظهیره. رجوع به علی مخزومی شود ابن محمد بن محمد بن علی قرشی بسطی اندلسی مالکی. مشهور به قلصادی و ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی قلصادی شود ابن داود بن یحیی بن کامل بن یحیی بن جبارۀ زبیری قرشی اسدی. ملقب به نجم الدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی زبیری شود ابن جهم بن بدربن جهم بن سعود قرشی شامی. مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن جهم. رجوع به ابن جهم و علی (ابن جهم...) شود ابن ابی حزم قرشی دمشقی مصری شافعی. مشهور به ابن نفیس و ملقب به علاءالدین. رجوع به ابن نفیس و علی بن ابی حزم شود ابن عبدالکریم بن محمد بن محمد بن علی بن عبدالکریم قرشی زبیدی بصری. ملقب به زین العابدین. رجوع به علی بصری شود ابن عبیدالله بن حرث بن رحضه بن عامر بن رواحه بن حجر بن معیص بن عامر بن لؤی قرشی عامری. رجوع به علی عامری شود
ابن هند قرشی. مکنی به ابوالحسن. از مشایخ طریقت فارس در اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری قمری بود. رجوع به ابوالحسن (علی بن هند...) و نامۀ دانشوران ج 3 ص 34 شود ابن طاهر بن معوضه بن تاج الدین قرشی اموی. مکنی به ابوالحسن وملقب به الملک المجاهد. یکی از مؤسسان دولت بنی طاهر در یمن. رجوع به علی طاهری (ابن طاهربن...) شود ابن میمون بن ابی بکر بن علی بن میمون بن ابی بکر بن یوسف بن اسماعیل بن ابی بکر هاشمی قرشی مغربی غماری فاسی. مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی هاشمی شود ابن جارالله بن محمد بن ابی الیمن بن ابی بکر بن علی بن محمد بن محمد بن حسین بن احمد قرشی مخزونی حنفی. مشهور به ابن ظهیره. رجوع به علی مخزومی شود ابن محمد بن محمد بن علی قرشی بسطی اندلسی مالکی. مشهور به قلصادی و ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی قلصادی شود ابن داود بن یحیی بن کامل بن یحیی بن جبارۀ زبیری قرشی اسدی. ملقب به نجم الدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی زبیری شود ابن جهم بن بدربن جهم بن سعود قرشی شامی. مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن جهم. رجوع به ابن جهم و علی (ابن جهم...) شود ابن ابی حزم قرشی دمشقی مصری شافعی. مشهور به ابن نفیس و ملقب به علاءالدین. رجوع به ابن نفیس و علی بن ابی حزم شود ابن عبدالکریم بن محمد بن محمد بن علی بن عبدالکریم قرشی زبیدی بصری. ملقب به زین العابدین. رجوع به علی بصری شود ابن عبیدالله بن حرث بن رحضه بن عامر بن رواحه بن حجر بن معیص بن عامر بن لؤی قرشی عامری. رجوع به علی عامری شود
ابن حسین بن سلام شرغی. وی محدث و فقیه و از مردم شرغ بود و از بغوی روایت کرد (شرغ قریه ای است به بخارا). (منتهی الأرب) (از تاج العروس). نام پدر وی در تاج العروس ’حسن’ آمده است. یکی از ویژگی های بارز محدثان، دقت در نقل حدیث همراه با بررسی دقیق زنجیره راویان بود. آنان با استفاده از فنون پیشرفته نقد حدیث، توانستند روایات صحیح را از میان انبوهی از احادیث جعلی یا ضعیف جدا کنند. محدث کسی بود که با بررسی دقیق سند (اسناد روایت)، متن حدیث، و تطبیق آن با منابع دیگر، به راستی آزمایی سنت پیامبر اسلام می پرداخت و آن را حفظ می کرد.
ابن حسین بن سلام شرغی. وی محدث و فقیه و از مردم شرغ بود و از بغوی روایت کرد (شرغ قریه ای است به بخارا). (منتهی الأرب) (از تاج العروس). نام پدر وی در تاج العروس ’حسن’ آمده است. یکی از ویژگی های بارز محدثان، دقت در نقل حدیث همراه با بررسی دقیق زنجیره راویان بود. آنان با استفاده از فنون پیشرفته نقد حدیث، توانستند روایات صحیح را از میان انبوهی از احادیث جعلی یا ضعیف جدا کنند. محدث کسی بود که با بررسی دقیق سند (اسناد روایت)، متن حدیث، و تطبیق آن با منابع دیگر، به راستی آزمایی سنت پیامبر اسلام می پرداخت و آن را حفظ می کرد.
سلطان علی صفوی، ابن سلطان حیدر صفوی. پس از شهادت سلطان حیدر، چون فرزندش صغیر بود، برادرش سلطان علی از جانب گروه صوفیان به قائم مقامی او انتخاب شد. و چون خبر تجمع صوفیان به گوش یعقوب میرزا رسید دچار ترس شد و سلطان علی و والده و برادران او را به شیراز تبعید کرد و در قلعۀ اصطخر مقید کرد. ولی پس از چندی رستم بیک برای جلوگیری از پیشرفت میرزا بایسنقر، آنان را از اصطخر به تبریز آورد وگروه صوفیان دوباره گرد سلطان علی جمع شدند و به جنگ میرزا بایسنقر رفتند و در این واقعه میرزا بایسنقربه قتل رسید. پس از این واقعه سلطان علی و همراهانش به اردبیل بازگشتند و مریدان بسیاری گرد او جمع شدند و رستم بیک از جلال و حشمت او اندیشناک شد و از بیم اینکه مبادا سلطان علی روزی با او مخالفت کند، دستور داد که وی را در اردو نگاه دارند. و چون این عمل نیزفایده ای نداشت و از تجمع صوفیان نکاست، در سال 898 هجری قمری رستم بیک تصمیم به قتل سلطان علی گرفت و سلطان علی چون از این تصمیم آگاه شد در مقابل سپاه رستم بیک مقاومت کرد ولی سرانجام به دست آنان کشته شد. (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 435 و 436 و 439- 441)
سلطان علی صفوی، ابن سلطان حیدر صفوی. پس از شهادت سلطان حیدر، چون فرزندش صغیر بود، برادرش سلطان علی از جانب گروه صوفیان به قائم مقامی او انتخاب شد. و چون خبر تجمع صوفیان به گوش یعقوب میرزا رسید دچار ترس شد و سلطان علی و والده و برادران او را به شیراز تبعید کرد و در قلعۀ اصطخر مقید کرد. ولی پس از چندی رستم بیک برای جلوگیری از پیشرفت میرزا بایسنقر، آنان را از اصطخر به تبریز آورد وگروه صوفیان دوباره گرد سلطان علی جمع شدند و به جنگ میرزا بایسنقر رفتند و در این واقعه میرزا بایسنقربه قتل رسید. پس از این واقعه سلطان علی و همراهانش به اردبیل بازگشتند و مریدان بسیاری گرد او جمع شدند و رستم بیک از جلال و حشمت او اندیشناک شد و از بیم اینکه مبادا سلطان علی روزی با او مخالفت کند، دستور داد که وی را در اردو نگاه دارند. و چون این عمل نیزفایده ای نداشت و از تجمع صوفیان نکاست، در سال 898 هجری قمری رستم بیک تصمیم به قتل سلطان علی گرفت و سلطان علی چون از این تصمیم آگاه شد در مقابل سپاه رستم بیک مقاومت کرد ولی سرانجام به دست آنان کشته شد. (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 435 و 436 و 439- 441)
میر علی هروی، وی از خطاطان مشهور بود و به زبان ترکی و فارسی شعر نیز می سرود. استاد خط او سلطانعلی مشهدی بود و برخی خط وی را بر استادش ترجیح داده اند. علی هروی دراواخر عمر توسط ازبکان اسیر گشت و به بخارا منتقل شد و در آنجا به سال 924 یا 925 و یا 926 هجری قمری درگذشت و در مرقد سیف الدین باخرزی دفن شد. او را رساله ای است به فارسی به نام ’مدادالخط’. و نیز اشعار و معماهایی از وی نقل میکنند. (از الذریعه ج 9 ص 764) (امیر...). وی در قرن نهم در مدرسه عبدالرحمان جامی می زیست و از جامی تلمذ میکرد شعر نیز می سرود و قسمتی از اشعار او را میر علیشیر نقل کرده است. (از الذریعه ج 9 ص 765) ابن محمود بن محمد بن مسعود بن محمود بن محمد بن محمد بن محمد بن عمر شاهرودی بسطامی هروی رازی فخری بکری حنفی. مشهور به مصنفک و ملقب به علاءالدین. رجوع به علی مصنفک شود ابن ابی بکر بن علی هروی موصلی. مکنی به ابوالحسن. رحالۀ (سیّاح) قرن ششم هجری قمری رجوع به علی (ابن ابی بکربن...) و ابوالحسن سیاح شود ابن محمد بن احمد بن محمد بن عبدالله بن عباد عبادی هروی شافعی. مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی عبادی شود
میر علی هروی، وی از خطاطان مشهور بود و به زبان ترکی و فارسی شعر نیز می سرود. استاد خط او سلطانعلی مشهدی بود و برخی خط وی را بر استادش ترجیح داده اند. علی هروی دراواخر عمر توسط ازبکان اسیر گشت و به بخارا منتقل شد و در آنجا به سال 924 یا 925 و یا 926 هجری قمری درگذشت و در مرقد سیف الدین باخرزی دفن شد. او را رساله ای است به فارسی به نام ’مدادالخط’. و نیز اشعار و معماهایی از وی نقل میکنند. (از الذریعه ج 9 ص 764) (امیر...). وی در قرن نهم در مدرسه عبدالرحمان جامی می زیست و از جامی تلمذ میکرد شعر نیز می سرود و قسمتی از اشعار او را میر علیشیر نقل کرده است. (از الذریعه ج 9 ص 765) ابن محمود بن محمد بن مسعود بن محمود بن محمد بن محمد بن محمد بن عمر شاهرودی بسطامی هروی رازی فخری بکری حنفی. مشهور به مصنفک و ملقب به علاءالدین. رجوع به علی مصنفک شود ابن ابی بکر بن علی هروی موصلی. مکنی به ابوالحسن. رحالۀ (سیّاح) قرن ششم هجری قمری رجوع به علی (ابن ابی بکربن...) و ابوالحسن سیاح شود ابن محمد بن احمد بن محمد بن عبدالله بن عباد عبادی هروی شافعی. مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی عبادی شود
ابن حسین جوری (یا حوری) ، مکنّی به ابوالحسن. او راست: المرشد، در ده مجلد که در آن مختصر مزنی و ابن الرفعه را جمع کرده است. (از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1654)
ابن حسین جوری (یا حوری) ، مکنّی به ابوالحسن. او راست: المرشد، در ده مجلد که در آن مختصر مزنی و ابن الرفعه را جمع کرده است. (از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1654)
ابن حسین بن ابراهیم بن حسن اخوی تقوی. شاعربود و نسب خود را به موسی مبرقعبن امام الجواد محمدتقی (ع) می رساند. وی در سال 1335 هجری قمری درگذشت. اورا دیوانی است که میرزا محمدعلی عبرت آن را جمعآوری کرده است. (از الذریعۀ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 741)
ابن حسین بن ابراهیم بن حسن اخوی تقوی. شاعربود و نسب خود را به موسی مبرقعبن امام الجواد محمدتقی (ع) می رساند. وی در سال 1335 هجری قمری درگذشت. اورا دیوانی است که میرزا محمدعلی عبرت آن را جمعآوری کرده است. (از الذریعۀ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 741)
ابن بکمش بن مزان بن عبدالله ترکی، ملقّب به فخرالدین و مکنّی به ابوالحسن. ادیب و عروضی بود. در سال 563هجری قمری در بغداد متولد شد و در سال 626 هجری قمری دردمشق درگذشت. او راست: 1- تحفهالعشاق. 2- غایهاللذات فی شرح الهوی. 3- کتابی درعلم عروض. 4- منی القلوب. 5- نزههالناظر. (از معجم المؤلفین بنقل از کشف الظنون ص 370 و 1193 و سایر صفحات. هدیهالعارفین ج 1 ص 706. بغیهالوعاه سیوطی ص 330. الوافی صفدی ج 12 ص 15)
ابن بکمش بن مزان بن عبدالله ترکی، ملقّب به فخرالدین و مکنّی به ابوالحسن. ادیب و عروضی بود. در سال 563هجری قمری در بغداد متولد شد و در سال 626 هجری قمری دردمشق درگذشت. او راست: 1- تحفهالعشاق. 2- غایهاللذات فی شرح الهوی. 3- کتابی درعلم عروض. 4- منی القلوب. 5- نزههالناظر. (از معجم المؤلفین بنقل از کشف الظنون ص 370 و 1193 و سایر صفحات. هدیهالعارفین ج 1 ص 706. بغیهالوعاه سیوطی ص 330. الوافی صفدی ج 12 ص 15)
ابن محمد بن علی بن منصور حوری، مکنّی به ابوالحسن. وی ادیب و شاعر و نویسنده بود و در ربیع الاول سال 497 هجری قمری درگذشت. (از معجم الادباء یاقوت چ مارگلیوث ج 5 ص 410)
ابن محمد بن علی بن منصور حوری، مکنّی به ابوالحسن. وی ادیب و شاعر و نویسنده بود و در ربیع الاول سال 497 هجری قمری درگذشت. (از معجم الادباء یاقوت چ مارگلیوث ج 5 ص 410)
ابن کامل بن اسماعیل حموی، ملقّب به علاءالدین. متوفی در سال 860 هجری قمری او راست: الافراد فی معرفهالاضداد. (از معجم المؤلفین بنقل از ایضاح المکنون ج 1 ص 464. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 733) ابن مقاتل بن عبدالخالق حموی (695- 761 هجری قمری). او را دیوان شعری است در اشعار زجل، در دو مجلد. (از معجم المؤلفین بنقل از الوافی صفدی ج 12 ص 207. الدررالکامنۀ ابن حجر ج 3 ص 133) ابن عبدالله بن حجۀ حموی حنفی، ملقّب به تقی الدین و مکنّی به ابوبکر. رجوع به ابن حجه (ابوالمحاسن تقی الدین ابوبکر بن علی...) و به علی (ابن عبدالله...) شود
ابن کامل بن اسماعیل حموی، ملقّب به علاءالدین. متوفی در سال 860 هجری قمری او راست: الافراد فی معرفهالاضداد. (از معجم المؤلفین بنقل از ایضاح المکنون ج 1 ص 464. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 733) ابن مقاتل بن عبدالخالق حموی (695- 761 هجری قمری). او را دیوان شعری است در اشعار زجل، در دو مجلد. (از معجم المؤلفین بنقل از الوافی صفدی ج 12 ص 207. الدررالکامنۀ ابن حجر ج 3 ص 133) ابن عبدالله بن حجۀ حموی حنفی، ملقّب به تقی الدین و مکنّی به ابوبکر. رجوع به ابن حجه (ابوالمحاسن تقی الدین ابوبکر بن علی...) و به علی (ابن عبدالله...) شود
ابن احمد بن محمد بن طرطوسی حرمی، مکنّی به ابوبکر. وی از علمای قرن چهارم هجری و معاصر با المطیع و الطائع بالله عباسی بود. و زمان آل حمدان را نیز درک کرد. نشو و نمای او در طرطوس بود سپس به مکه رفت ودر آنجا مجاور شد و نزد عرفا به ’طاووس الحرمین’ مشهور گشت. و در سال 374 هجری قمری در آنجا درگذشت. و او را مریدان بسیار بود. (از نامۀ دانشوران ج 4 ص 62)
ابن احمد بن محمد بن طرطوسی حرمی، مکنّی به ابوبکر. وی از علمای قرن چهارم هجری و معاصر با المطیع و الطائع بالله عباسی بود. و زمان آل حمدان را نیز درک کرد. نشو و نمای او در طرطوس بود سپس به مکه رفت ودر آنجا مجاور شد و نزد عرفا به ’طاووس الحرمین’ مشهور گشت. و در سال 374 هجری قمری در آنجا درگذشت. و او را مریدان بسیار بود. (از نامۀ دانشوران ج 4 ص 62)
ابن عبدالله بن محمد بن أبی سرور سروجی. فقیه و مورخ قرن هفتم هجری. وفات او بعد از سال 648 هجری قمری بوده است. او راست: بلغهالظرفاء فی ذکر تواریخ الخلفاء. (از معجم المؤلفین از التعریف بالمؤرخین عزاوی ج 1 ص 67)
ابن عبدالله بن محمد بن أبی سرور سروجی. فقیه و مورخ قرن هفتم هجری. وفات او بعد از سال 648 هجری قمری بوده است. او راست: بلغهالظرفاء فی ذکر تواریخ الخلفاء. (از معجم المؤلفین از التعریف بالمؤرخین عزاوی ج 1 ص 67)
ابن عبدالله طوری مصری حنفی. فقیه قرن دهم هجری بود و در سال 1004هجری قمری در مصر درگذشت. او راست: ذخیرالناظر، در شرح الاشباه و النظائر ابن نجم، در فروع فقه. (از معجم المؤلفین از خلاصهالاثر محیی ج 3 ص 200 و هدیه العارفین بغدادی ج 1 ص 750 و فهرس التیموریه ج 4 ص 161)
ابن عبدالله طوری مصری حنفی. فقیه قرن دهم هجری بود و در سال 1004هجری قمری در مصر درگذشت. او راست: ذخیرالناظر، در شرح الاشباه و النظائر ابن نجم، در فروع فقه. (از معجم المؤلفین از خلاصهالاثر محیی ج 3 ص 200 و هدیه العارفین بغدادی ج 1 ص 750 و فهرس التیموریه ج 4 ص 161)
ابن عبدالعزیز بن حسام بن حامد، مشهور به ام ولدزادۀ رومی. وی عهده دار امر قضا در حلب بود و در سال 980 هجری قمری در همین شهردرگذشت. اوراست: 1- رساله الامتحان. 2- الرساله السیفیه. 3- الرساله الشمعیه. (از معجم المؤلفین بنقل از ایضاح المکنون ج 1 ص 565. هدیهالعارفین ج 1 ص 748) مرجوشی. شیمیدان قرن نهم هجری قمری او راست: در الانوار فی اسرار الاحجار. (از معجم المؤلفین از فهرس الخدیویه ج 5 ص 380) ابن محمد رومی حنفی. مشهور به باشماقچی زاده. رجوع به باشمقچی زاده (سیدعلی...) و پاشمقچی زاده و علی (ابن محمد...) شود ابن مصطفی بن بیرمحمد کوتاهیه ای رومی حنفی. ملقب به جبری و مشهور به بلبل زاده. رجوع به علی بلبل زاده شود ابن حسین بن سلیمان اسپارته ای رومی حنفی (علی رضا...) ، مشهور به وصفی. رجوع به علیرضا (ابن حسین...) شود ابن ابراهیم مغنیساوی رومی حنفی (علی رضا...) ، مشهور به اولیازاده. رجوع به علیرضا (ابن ابراهیم...) شود
ابن عبدالعزیز بن حسام بن حامد، مشهور به ام ولدزادۀ رومی. وی عهده دار امر قضا در حلب بود و در سال 980 هجری قمری در همین شهردرگذشت. اوراست: 1- رساله الامتحان. 2- الرساله السیفیه. 3- الرساله الشمعیه. (از معجم المؤلفین بنقل از ایضاح المکنون ج 1 ص 565. هدیهالعارفین ج 1 ص 748) مرجوشی. شیمیدان قرن نهم هجری قمری او راست: در الانوار فی اسرار الاحجار. (از معجم المؤلفین از فهرس الخدیویه ج 5 ص 380) ابن محمد رومی حنفی. مشهور به باشماقچی زاده. رجوع به باشمقچی زاده (سیدعلی...) و پاشمقچی زاده و علی (ابن محمد...) شود ابن مصطفی بن بیرمحمد کوتاهیه ای رومی حنفی. ملقب به جبری و مشهور به بلبل زاده. رجوع به علی بلبل زاده شود ابن حسین بن سلیمان اسپارته ای رومی حنفی (علی رضا...) ، مشهور به وصفی. رجوع به علیرضا (ابن حسین...) شود ابن ابراهیم مغنیساوی رومی حنفی (علی رضا...) ، مشهور به اولیازاده. رجوع به علیرضا (ابن ابراهیم...) شود
ابن هاشم بن علی رضوی موسوی بغدادی نجفی. فقیه بود. در سال 1239 هجری قمری متولد شد و در 1273 هجری قمری درگذشت. او راست: کتاب فی الرهن. (از معجم المؤلفین بنقل از اعیان الشیعۀ عاملی ج 2 ص 200)
ابن هاشم بن علی رضوی موسوی بغدادی نجفی. فقیه بود. در سال 1239 هجری قمری متولد شد و در 1273 هجری قمری درگذشت. او راست: کتاب فی الرهن. (از معجم المؤلفین بنقل از اعیان الشیعۀ عاملی ج 2 ص 200)
ابن امیر بایزید جلایر. وی از کسانی بود که برای فتنه بین امیرحسین و امیرتیمور گورکانی، مکتوبی نزد امیرحسین در سالی سرای فرستادند، مبنی بر آنکه امیرتیمور به خیال استقلال شروع به جمعآوری سپاه کرده است. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 408 شود
ابن امیر بایزید جلایر. وی از کسانی بود که برای فتنه بین امیرحسین و امیرتیمور گورکانی، مکتوبی نزد امیرحسین در سالی سرای فرستادند، مبنی بر آنکه امیرتیمور به خیال استقلال شروع به جمعآوری سپاه کرده است. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 408 شود
ابن حسن بن ابراهیم انکوری مصری، مشهور به درویش. ادیب و نویسنده و شاعر بود و در قاهره در ماه محرم سال 1211 هجری قمریمتولد شد. وی در دانشگاه ازهر وارد گشت و نزد شیخ مهدی وقویسنی و صاوی تحصیل کرد. سپس متمایل به ادبیات شد و آنگاه به نویسندگی و سرودن شعر پرداخت و در 27ذیقعده سال 1270 هجری قمری در قاهره درگذشت. او راست: 1- تاریخ محاسن المیل لصور الخیل. 2- الدرج و الدرک فی مدح خیار عصره و ذم شرارهم. 3- دیوان شعر، که آن را ’الاشعار بحمید الاشعار’ نامید و شاگردش سلامهالنجاری آن را جمع کرده است. 4- سفینه فی الادب. و نیزاو را سفرنامه ای (رحله) است. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 59). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: اعیان البیان سندوبی ص 46 تاریخ آداب اللغهالعربیۀ جرجی زیدان ج 4 ص 234. هدیهالعارفین ج 1 ص 775. اعلام من الشرق و الغرب عبدالغنی حسن ص 56. معجم المطبوعات سرکیس ص 873. الاّداب العربیۀ شیخو ج 1 ص 79. فهرس دارالکتب المصریه ج 3 ص 13. ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 88. اکتفاءالقنوع فندیک ص 485. فهرس المؤلفین بالظاهریه ابن ابراهیم. از اهالی حلب بود، درسال 1289 هجری قمری متولد شد و در 7 ربیع الاول 1372 هجری قمری درگذشت. او راست: النظریات الحقیقیه فی علم القراءه الموسیقیه، در شش جلد. (از معجم المؤلفین بنقل از اعلام الادب ج 1 ص 236) مشهور به سگ بچه. هنگامی که امیرتیمور گورکانی مشرف به مرگ شد، این علی درویش که به سگ بچه شهرت داشت، مأمور گشت که به تبریز برود، و نیز شیخ تیمور قوچین مأموریت یافت که بسوی هرات رود تا میرزا شاهرخ عمر را از کیفیت حادثه آگاهی دهند. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 536 شود
ابن حسن بن ابراهیم انکوری مصری، مشهور به درویش. ادیب و نویسنده و شاعر بود و در قاهره در ماه محرم سال 1211 هجری قمریمتولد شد. وی در دانشگاه ازهر وارد گشت و نزد شیخ مهدی وقویسنی و صاوی تحصیل کرد. سپس متمایل به ادبیات شد و آنگاه به نویسندگی و سرودن شعر پرداخت و در 27ذیقعده سال 1270 هجری قمری در قاهره درگذشت. او راست: 1- تاریخ محاسن المیل لصور الخیل. 2- الدرج و الدرک فی مدح خیار عصره و ذم شرارهم. 3- دیوان شعر، که آن را ’الاشعار بحمید الاشعار’ نامید و شاگردش سلامهالنجاری آن را جمع کرده است. 4- سفینه فی الادب. و نیزاو را سفرنامه ای (رحله) است. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 59). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: اعیان البیان سندوبی ص 46 تاریخ آداب اللغهالعربیۀ جرجی زیدان ج 4 ص 234. هدیهالعارفین ج 1 ص 775. اعلام من الشرق و الغرب عبدالغنی حسن ص 56. معجم المطبوعات سرکیس ص 873. الاَّداب العربیۀ شیخو ج 1 ص 79. فهرس دارالکتب المصریه ج 3 ص 13. ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 88. اکتفاءالقنوع فندیک ص 485. فهرس المؤلفین بالظاهریه ابن ابراهیم. از اهالی حلب بود، درسال 1289 هجری قمری متولد شد و در 7 ربیع الاول 1372 هجری قمری درگذشت. او راست: النظریات الحقیقیه فی علم القراءه الموسیقیه، در شش جلد. (از معجم المؤلفین بنقل از اعلام الادب ج 1 ص 236) مشهور به سگ بچه. هنگامی که امیرتیمور گورکانی مشرف به مرگ شد، این علی درویش که به سگ بچه شهرت داشت، مأمور گشت که به تبریز برود، و نیز شیخ تیمور قوچین مأموریت یافت که بسوی هرات رود تا میرزا شاهرخ عمر را از کیفیت حادثه آگاهی دهند. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 536 شود
دهی است جزءدهستان کوهپایه، بخش نوبران شهرستان ساوه. واقع در 18 هزارگزی خاور نوبران و 6 هزارگزی راه عمومی. ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر، دارای 436 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود و محصول آن غلات، بن شن، بادام، انگور، گردو، سیب زمینی، لبنیات و میوه است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند و صنایع دستی آنان قالیچه بافی و راه آن مالرو است و از طریق غرق آباد می توان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است جزءدهستان کوهپایه، بخش نوبران شهرستان ساوه. واقع در 18 هزارگزی خاور نوبران و 6 هزارگزی راه عمومی. ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر، دارای 436 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود و محصول آن غلات، بن شن، بادام، انگور، گردو، سیب زمینی، لبنیات و میوه است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند و صنایع دستی آنان قالیچه بافی و راه آن مالرو است و از طریق غرق آباد می توان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
عبدالله. متکلم بود و دلدارعلی نقوی (متوفی در 1235 هجری قمری) استاد او بوده است. او راست: 1- تنزیه الصفی، در کلام. 2- حمایهالایمان، در کلام. 3- الفصلین فی امانه امیرالثقلین. 4- فصوص المؤمنین. (از معجم المؤلفین بنقل از اعلام الشیعۀ آقابزرگ ج 2 ص 155)
عبدالله. متکلم بود و دلدارعلی نقوی (متوفی در 1235 هجری قمری) استاد او بوده است. او راست: 1- تنزیه الصفی، در کلام. 2- حمایهالایمان، در کلام. 3- الفصلین فی امانه امیرالثقلین. 4- فصوص المؤمنین. (از معجم المؤلفین بنقل از اعلام الشیعۀ آقابزرگ ج 2 ص 155)
ابن احمد بن ابراهیم بن زبیر عنانی فسوی شافعی. ملقب به رشید و مکنی به ابوالحسن. فقیه بود. و در سال 563 هجری قمری درگذشت. وی مدتی نیز عهده دار امور قضا بود. او راست: شرح المفتاح ابن قاص طبری، در فروغ فقه شافعی. (از معجم المؤلفین از کشف الظنون ص 1769 و هدیه العارفین)
ابن احمد بن ابراهیم بن زبیر عنانی فسوی شافعی. ملقب به رشید و مکنی به ابوالحسن. فقیه بود. و در سال 563 هجری قمری درگذشت. وی مدتی نیز عهده دار امور قضا بود. او راست: شرح المفتاح ابن قاص طبری، در فروغ فقه شافعی. (از معجم المؤلفین از کشف الظنون ص 1769 و هدیه العارفین)